پایان پروژه ازشیرگرفتن..رونمایی ازلباس تولد..
سلام به دوستهای گل خودم شرمنده همه شماهستم که پیشتون نیومدم ..ازشیرگرفتن عسلی یه پروژه سنگینی بودکه بالاخره تموم شد..ولی خوب بهم فرصت نمی دادتابتونم به نت وصل بشم وبهتون سربزنم بازم شرمنده ایشالله جبران میکنم...حالابریم سراغ شیرین عسلم..این روزادیگه به کلی مه مه روفراموش کردی ولی با بدبختی مخصوصاشب خیلی بهونه میگرفتی ومه مه میکردی درطول روزمن وآجی وبابایی چون سرت روگرم میکردیم بهونه نمیگرفتی ولی شب خیلی اذیت میکردی البته شایدبهترباشه بگم اذیت میشدی دلم خیلی برات میسوخت که گریه میکردی چندبارهم نتونستم طاقت بیارم وبهت شیردادم انگارمن بیشترآروم میشدم خلاصه شیرینیه زندگیم این دوران شیردهی هم تموم شدوتوانگارخانوم ترشدی قربونت برم البته اینم بگم ک...
نویسنده :
مامان عسل
10:29